فکر کنم حدود ۷۰ درصد زمانی که سر گوشیام بودهام تنها به این دلیل بوده که گوشی را برداشتم تا ساعت را چک کنم! (۱)
جمله بالا چه قدر به داستان شما شبیه است؟ شما هم آنقدر دور و برتان تعهد و مسئولیت ایجاد کردهاید که وقت نمیکنید به خودتان برسید؟ یا دایره ارتباطات سایبری (۲) و غیرسایبریتان چنان گسترده است که فرصتی برای خلوت با خودتان ندارید؟
دنیای مدرن ما جوری شده که اگر بخواهیم تنها یک روز را بدون اینترنت و ابزارهای دیجیتال سپری کنیم کلی از کارهایمان عقب میافتیم. با این حال، فکر نمیکنم اگر مؤدبانه به کسی بگوییم میخواهیم یک روز یا دستکم چند ساعت متوالی را فقط و فقط برای خودمان کنار بگذاریم ناراحت شود.
تا چند سال پیش تقریباً تمام کارهای روزانهام با گوشی و اینترنت انجام میشد:
– الآن وقت چک کردن ایمیل است.
– بروم سراغ جزوه فلان درس. جزوه کجاست؟ توی گوشی.
– حالا برای استراحت فلان کلیپ را تماشا کنم.
– بروم ادامه فلان کتاب را بخوانم. کتاب کجاست؟ توی گوشی.
– فلانی پیام داده باید جوابش را بدهم.
– باید بروم خرید. لیست خرید کجاست؟ توی گوشی.
– سری هم به گروه دوستان بزنم.
– حالا که آخر شب است بد نیست ببینم امروز چقدر سر گوشی بودهام. اپ مدیریت مصرف کجاست؟ طبیعتاً…
این روزها اوضاع بدتر هم شده! باید از لپتاپ و گوشی استفاده کنم تا بتوانم به موقع سفارش مردم را تحویل بدهم. پر واضح است که به لطف همین ابزارهای دیجیتال حالا زندگیام هدفمندتر شده، میتوانم رویاهایم را دنبال کنم و حتی از طریق دورکاری تا حدی مخارجم را تأمین کنم. حتی یک روز دور بودن از دنیای دیجیتال مرا از همه کارهایم عقب می اندازد و این با سبک زندگی مورد علاقهام فاصله بسیاری دارد. قرار بود این ابزارهای دیجیتال کمک کنند کارها را آسانتر و سریعتر و بهتر انجام دهیم تا وقت بیشتری را به خودمان اختصاص دهیم، اما انگار حالا همه چیز وارونه شده است!
اهمیت این ابزارها را نمیتوان انکار کرد، چون امروزه تقریباً به بخش جداییناپذیر زندگیمان تبدیل شدهاند. طبیعتاً رویکرد یکسره منفی و کنار گذاشتن این ابزارها در دنیای امروز ممکن نیست. با این حال استفاده مداوم از آنها حس خوشایندی در ما ایجاد نمیکند تا حدی که گاهی احساس میکنیم اسیرشان شدهایم و آنها هستند که ما را کنترل میکنند، نه برعکس. در ناخودآگاه ما بحث بر سر مفید بودن یا نبودن این فناوریها نیست، بلکه انگار به دلیل از دست دادن حس استقلال در زندگیمان رنجیده خاطریم. این فناوریها در ابتدا قرار بود کارها را برایمان سادهتر کنند، اما حالا به نظر میرسد بیشتر از آنچه از آنها خواسته بودیم سررشته زندگیمان را به دست گرفتهاند. همه اینها از عوارض جانبی دنیای دیجیتال است.
زمانی بود که از موبایل تنها برای برقراری تماس و پیام دادن، و نهایتاً آهنگ گوش کردن استفاده میشد. به لطف گوشیهای هوشمند، موبایل جمع جور هر کس در دستش تبدیل به کامپیوتری همه فن حریف و حتی چیزی از فراتر از آن شد. حالا دیگر اغراق نیست اگر بگوییم فقط با یک اشاره کل دنیا در دستان ماست. مشکل از جایی آغاز شد که کمکم متوجه شدیم این گوشیهای چندکاره، با امکانات فراوانشان دارند تبدیل به عامل حواسپرتی ما میشوند و بهرهوری و تمرکزمان را کاهش میدهند. یعنی درست در نقطه مقابل آن هدفی قرار گرفتند که در ابتدا برایش طراحی شده بودند.
نمونهاش سیاهچالهای به نام اینستاگرام، که ورود به آن با خودمان است و خروج از آن را حتی جناب کرام الکاتبین هم نمیتواند تضمین کند. آخر سر هم وقتی گوشی را کنار گذاشتیم یادمان میآید آن کاری که اینستاگرام را به خاطرش باز کرده بودیم هنوز انجام ندادهایم. پس دوباره میافتیم به جان گوشی مذکور و روز از نو، روزی از نو…
با همه اینها، هنوز هم میتوانیم کنترل اوضاع را به دست بگیریم و از اسب چموش فناوری بیشتر به سود خودمان استفاده کنیم. این کار با استفاده بهینه از ابزارهای دیجیتال ممکن میشود؛ طوری که این هدایای دنیای مدرن دیگر نه موجب حواسپرتی و ملال ما، بلکه یک بار دیگر، سبب افزایش بازدهی و آسان و سریعتر شدن کارهایمان شوند.
مدتهاست در پی راهکارهایی مؤثر برای استفاده بهینه از موهبتهای دنیای دیجیتال هستم. گاهی که کارهایم با گوشی و سایر ابزارهای این چنینی زیاد میشود، احساس میکنم کم آوردهام. حس میکنم باید برای مدتی، هرچند بسیار کوتاه، فاصله بگیرم از این فضایی که در عین کاربردی بودن، فشار فراوانی را به من تحمیل میکند. بعضی وقتها دیگر میزنم به سیم آخر و به کسانی که لازم است، خبر میدهم که ممکن است یکی دو روزی نباشم. برای یکی دو روز دیگر طرف اینترنت و وسایل دیجیتال نمیروم و اگر مجبور نشوم حتی گوشیام را هم روشن نمیکنم. این مصداق بارز از آن طرف بوم افتادن است. شاید این روش در کوتاه مدت برایم مؤثر باشد اما ابداً چیزی نیست که در دنیای امروز کارآمد باشد.
کال نیوپورت در کتاب «مینیمالیسم دیجیتال» شیوهای را مطرح میکند که ارزش بررسی دارد. هرچند ممکن است در این روش هم زیادهروی وجود داشته باشد، اما میتوانیم از آن ایده بگیریم و با توجه به نیازهایمان آن را شخصیسازی کنیم.
نیوپورت پیشنهاد میکند که یک دوره پاکسازی دیجیتال را امتحان کنیم. به این ترتیب که برای یک دوره سی روزه فناوریهای دیجیتال اختیاری را از زندگیمان حذف کنیم. فکر میکنم شما هم در مبهم بودن این گزاره با من همنظر باشید.
◀ فناوریهای دیجیتال اختیاری کداماند؟
میدانیم که زندگی در دنیای مدرن بدون استفاده از فناوری ممکن نیست زیرا برای پیشبرد امور زندگی شخصی و کاری ضرورتاً به این ابزارها نیاز داریم. هر نوع فناوری دیجیتال که خارج از این محدوده قرار بگیرد، از نوع اختیاری است چون وجودش همواره لازم و ضروری نیست. به عبارت دیگر، تشخیص گزینههای اختیاری، یعنی انتخاب استفاده هوشمندانه از موهبتهای دنیای دیجیتال. این انتخاب، بر خلاف حالت قبلی که ما در کنترل ابزارهای دیجیتال بودیم، به دلیل نقش اراده و اختیار خودمان در برگزیدن یا حذف کردن گزینهها به ما حس قدرت و استقلال میدهد. کمکمان میکند که بهرهوری، کارایی و تمرکز بیشتری داشته باشیم و حس رضایت از انتخابهایمان را در پی دارد.
این مصادیق فناوریهای اختیاری برای هرکسی میتواند متفاوت باشد. مثلاً برای کسی که کسب و کارش را از طریق فروش اینستاگرامی میچرخاند، اینستا لازمه پیشبرد امور شغلی است و باید پیوسته از این اپ استفاده کند. اما برای فردی که گهگاهی تفریحی چرخی در اینستاگرام میزند، لزوماً این طور نیست. شاید حتی چند روز هم سری به اپ نزند و چیزی را هم از دست نداده است. شناسایی و شیوه تعامل با فناورهای اختیاری در زندگی هر کس بسته به خود اوست. مثلاً شخصی که عادت دارد اخبار را از سایتهای اینترنتی دنبال کند، ممکن است تصمیم بگیرد برای مدتی روزنامه کاغذی بخواند.
وقتی گزینههای اختیاری را برای مدت کوتاهی کنار بگذاریم متوجه نقش آنها در زندگی خواهیم شد. ممکن است بدون بعضی از آنها هیچ اتفاقی نیفتد و متوجه شویم حذف دائمی آنها مشکلی ایجاد نمیکند. شاید هم به این نتیجه برسیم که گزینهای که فکر میکردیم اختیاری است، نقش مهمی در زندگیمان دارد.
وقتی بعد از دوره پاکسازی، راه را برای فناوریهای دیجیتال اختیاری باز بگذاریم متوجه دو نکته میشویم:
۱- چه گزینهها و امکاناتی واقعاً بیفایده بودهاند.
۲- ناخودآگاه یا از روی عادت درگیر چه ابزارهای دیجیتالی شده بودیم.
◀ چند پیشنهاد
مانند دیگر جنبههای زندگی، هر کس برای ایجاد تعادل در استفاده از ابزارهای دیجیتال هم شیوههای خاص خود را دارد؛ با این حال بد نیست اینجا چند پیشنهادی که امتحانشان را پس دادهاند با هم مرور کنیم. این گزینههای پیشنهادی بیشتر به راهکارهایی در خصوص وسوسه چک کردن مداوم گوشی میپردازند.
-
راحت باشید!
در طی پاکسازی (یا هر وقت دیگر) در دوری از فعالیتهای دیجیتال ابداً زیادروی نکنید. میتوانید در طول هفته زمانهایی را هم به سرگرمیها و فعالیتهای دیجیتال غیر ضروریتان اختصاص دهید. شیوه مدیریت این زمانها کاملاً به خودتان بستگی دارد. مثلاً می توانید ۱ تا ۲ ساعت را فقط به تماشای فیلم یا گشتن در اینستا اختصاص دهید و پس از آن دوباره به رژیم دیجیتالتان بازگردید. به این ترتیب، وسوسه رفتن به سراغ این برنامهها حین فعالیتهای دیگر کمتر به سراغتان میآید و بازدهی و تمرکزتان هم بالاتر میرود.
با افراط در ایجاد محدودیتها، از این پاکسازی دیجیتال برای خودتان غول یا هدفی دستنیافتنی نسازید. یادمان نرود که هدف اصلی، استفاده آگاهانه و هدفمند از ابزارهای دیجیتال است، نه کنار گذاشتن مطلق آنها. من در دوره پاکسازی همچنان از اپهای ورزشی مورد نیازم استفاده کردم. برای خریدهای اینترنتی به سایتهای لازم سر زدم و سفارشهایم را ثبت کردم. یکی دو تا از سریالهای محبوبم را تماشا کردم و سر کلاسهای آنلاینم حاضر شدم. همچنین به استفادهام از گوشی و لپتاپ برای کارم، نوشتن پستهای وبلاگی و فعالیتهای گرافیکی ادامه دادم. قرار نیست با دوری از فناوری، جریان زندگی و فعالیتهایمان را با مشکل مواجه کنیم.
-
لطفاً مزاحم نشوید!
همانطور که پیشتر هم دیدیم، پیشبرد بسیاری از کارهایمان بدون گوشی تقریباً غیرممکن میشود. شاید شما هم به این نتیجه رسیده باشید که چندکاره بودن گوشیهای هوشمند هم موهبت است و هم دردسر. داریم با موبایلمان یک کار جدی و مهم انجام میدهیم که بالای صفحه اعلانی ظاهر میشود و ما وسوسه میشویم ببینیم چه خبر شده است. از این برنامه به اپ دیگری میرویم و تمرکز ما به همین سادگی میتواند پریشان شود.
خبر خوب این که برای این مواقع هم راهحلی هست. گوشیهای هوشمند به گزینهای به نام «مزاحم نشوید» یا «do not disturb» مجهز شدهاند که با فعال کردن آن میتوانیم از شر پیامهایی که گاه و بیگاه روی صفحه ظاهر میشوند خلاص شویم. در این حالت، گوشی ما همچنان مانند قبل تمامی پیامها را دریافت میکند، اما دیگر اعلان یا نوتیفیکیشن آنها را روی صفحه نخواهیم دید و تنها هنگامی از اتفاقات جدید با خبر میشویم که خودمان وارد آن برنامهها شویم.
نگران پیامهای ضروری از افراد خانواده و چیزهایی مثل اینها هم نباشید، چون میتوانید افراد و برنامههای مورد نظرتان را به عنوان استثنا به سیستم معرفی کنید تا پیامهای آنها همواره نشان داده شود. به محض خروج از حالت «مزاحم نشوید» همه اعلانهایی که هنوز چک نکردهاید، روی صفحه گوشی نمایان میشوند.
فایده این کار آن است که دیگر در میان کارهایتان درگیر پاسخگویی به افراد مختلف و چک کردن برنامههای جورواجور نمیشوید. با این کار خطرات عادت «همیشه آنلاین بودن» که تنش زیادی در مغز و روانمان ایجاد میکند به حداقل میرسد؛ زیرا از این پس میتوانید هر چند ساعت یک بار آنلاین شوید و جواب تمام پیامها را بدهید و هرچه لازم است چک کنید. پس از آن هم میتوانید دوباره به حالت قبل برگردید تا از هیاهوی دنیای دیجیتال در امان بمانید. اگر احساس اضطراب و آشفتگی میکنید این کار میتواند تا حدی به آرامش و نظم ذهنی شما کمک کند و تمرکز و بازدهیتان را نیز افزایش دهد.
-
از دل برود هرآنکه از دیده برفت
میتوانید برنامهها و سایتهایی که بیش از حد به آنها سر میزنید را دستکم برای مدتی از جلوی چشمتان بردارید. به این ترتیب متوجه خواهید شد که وجود هر کدام از آنها چقدر در زندگی و پیشبرد کارهایتان مؤثر است و بود و نبود کدامشان فرقی ندارد. میتوانید تنها آیکن آنها را از روی صفحه اصلی گوشی تان بردارید یا خود برنامه را کاملاً از گوشی پاک (آناینستال یا حذف نصب) کنید. من با یکی از شبکههای اجتماعی شروع کردم. دوست داشتم این برنامه را روی گوشی داشته باشم و هرازگاهی وقتی چشمم به آیکنش میافتاد وسوسه میشدم و سرکی به اتفاقات درونش میکشیدم. وقتی در طول دوره پاکسازی دیجیتال آیکن برنامه را از روی صفحه گوشی برداشتم، دیگر حتی یادش هم نمیافتادم، چه برسد به اینکه بخواهم از آن اپ استفاده کنم. به این ترتیب، متوجه شدم حتی با پاک کردن کامل آن برنامه هم مشکلی پیش نمیآید.
علاوه بر این میتوانید کاری کنید که دسترسیتان به چنین برنامههایی کمی دشوار شود تا وسوسه استفاده بیش از حد آنها هم کمکم دست از سرتان بردارد. خواهرم برای کنترل ساعاتی که از اینستاگرام و واتساپ استفاده میکند راه جالبی در پیش گرفت. اینستا را کاملاً از روی گوشیاش پاک کرد تا دسترسیاش به این برنامه کمی سخت شود. هر وقت نیازی میدید که سری به آن بزند از نسخه وب اینستا استفاده میکرد (که گویا با گوشیاش فیلترشکن لازم هم بود). با این شیوه او یکی دو تا مانع بر سر راه دسترسی سریع و آسان به این برنامه گذاشت و همین باعث میشد که کمتر به خودش زحمت سر زدن به آن را بدهد. برای واتساپش هم کار مشابهی انجام داد. او چک کردن این برنامه را به زمانهایی اختصاص داد که با کامپیوتر از نسخه دسکتاپ واتساپ استفاده میکرد و طبیعتاً چون همیشه پای سیستم نبود، استفادههای غیر ضروریاش از واتساپ هم کاهش پیدا کرد.
البته برنامههایی مثل اینستاگرام و یوتیوب امکاناتی دارند که با استفاده از آنها میتوانید مدت زمان استفادهتان از این اپها را کنترل و محدود کنید تا در طول روز زمان زیادی از شما نگیرند. علاوه بر این، بسیاری از گوشیهای هوشمند این روزها گزینههای جالبی را برای مدیریت مصرف آسانتر در اختیارتان میگذارند. به این ترتیب حتی از نصب برنامههای جانبی مدیریت مصرف هم بینیاز میشوید. تنها کافی است از طریق تنظیمات خود گوشی بخشهای مورد نظرتان را فعال کنید. حتی میتوانید انتخاب کنید که در اوقات خاصی از روز برنامههایی که معمولاً حواستان را پرت میکنند از دسترس شما خارج شوند تا راحتتر بتوانید روی کارهای دیگرتان تمرکز کنید.
-
دل را به دریا بزنید
وقتی استفادهتان از ابزارهای دیجیتال کمتر شود، احتمالاً فرصت بیشتری برای رسیدن به کارهای دیگر پیدا میکنید. میتوانید از این فرصت برای استراحت دادن به خودتان یا رسیدن به کارهای عقبماندهتان بهره ببرید.
علاوه بر این، میتوانید وقتتان را صرف جایگزینی کارهای دیجیتال با غیر دیجیتال کنید. مثلاً اگر عادت داشتید با گوشی و تبلت و کتابخوانها مطالعه کنید، حالا کمی هم کتاب کاغذی به دست بگیرید. اگر معمولاً با لپتاپ مشغول نوشتن میشوید، این بار با قلم و کاغذ خودتان را مشغول کنید. همچنین میتوانید از این زمانهای خالی برای انجام کارهایی که همیشه برنامه یا آرزوی انجامشان را داشتید استفاده کنید. کارهایی که بنا به هر دلیلی پیش از این هرگز نکردهاید یا فرصت نشده که به سراغشان بروید یا تکمیلشان کنید.
نکته شایان توجه این است که بهترین نتیجه در فرایند پاکسازیها وقتی به دست میآید که در ازای حذف یا کاهش هر فعالیت، چیزی دیگری جایگزین آن کنید. پس قانون جایگزینی را فراموش نکنید، زیرا در غیر این صورت دیر یا زود وسوسهها، کلافگی، احساس بیهودگی و بیحوصلگی گریبانگیرتان میشود.
در اینجا خود اینترنت هم با آموزشهای متنوعی که خود جای داده میتواند الهامبخش فعالیتهای غیر دیجیتالی و یادگیری مهارتهای تازه باشد. از تنوع آموزشهای مجود در منابعی مثل یوتیوب استفاده کنید و با توجه به نیاز و علایقتان یادگیری هرچه دوست دارید را آغاز کنید. به قول نیک ویاچیچ در کتاب «زندگی بیحد و مرز»، لحظهای به محدودیتهایی که از سوی خودتان یا دیگران به زندگیتان تحمیل شده فکر کنید. حالا ببینید اگر هیچ محدودیتی در کار نبود و انجام بسیاری از این کارها برایتان ممکن میشد چه میکردید. میتوانید این فرصت پاکسازی را به انجام چنین فعالیتهایی اختصاص دهید. به هر حال یک بار بیشتر که زندگی نمیکنیم. پس به امتحانش میارزد؛ نه؟
-
به شیوه خودتان عمل کنید
با وجود تمام پیشنهادهایی که گفته شد، هرکسی در نهایت شیوههای شخصیسازی شده خود را پیدا میکند. روشهایی که با توجه به سبک زندگی، زمانهای خالی و فعالیتهای افراد با هم متفاوت است. در طول فرایند پاکسازی به شیوه خودمان، متوجه خواهیم شد که استفاده آگاهانه از فناوریهای دیجیتال به مراتب بهتر از راه دادن بیچون و چرای این ابزارها به همه جنبههای زندگی یا نفی کامل فناوری است. این نوع به کار گیری هدفمند و آگاهانه فناوری است که علاوه بر آسانتر کردن کارها میتواند حالمان را هم بهتر کند.
بد نیست در پایان این نوشته برگردیم به ریشه موضوعی که موجب شده بود در پی پاکسازی باشیم. درواقع ما به دنبال دوری از ابزارهای دیجیتال یا فناوری نبوده و نیستیم، بلکه هدفمان بالا بردن کیفیت زندگی و دوری از عواملی است که به اشکال مختلف در ما تنش و حس بیهودگی و ملال ایجاد میکنند. در همین راستا من شیوه پاکسازی دیجیتال خودم را پیش از این در مطلبی با عنوان «خودت را سبُک کن» در همین وبلاگ آوردهام. این هم تجربه شخصی من از دوره پاکسازی دیجیتال:
هفته اول پاکسازی کمی سخت گذشت. با کنار گذاشتن کارهای دیجیتال غیرضروری مقداری وقت خالی برایم ایجاد شده بود که نمیدانستم باید با آنها چه کار و چه طور پُرشان کنم. کمترین فایدهاش این بود که بالاخره فرصت کردم کمدم را مرتب کنم. دستی هم به سر و گوش گلدانهای توی بالکن کشیدم. بعضی از ساعات خالی شدهام را هم با انجام دیگر کارهای عقب افتاده پر کردم.
وقتهایی که کارهای یدی یا فکری و فعالیتهای بدنی را جایگزین شیوه دیجیتال انجام کارها میکردم، انرژیام در طول روز بیشتر مصرف میشد و خواب بهتری داشتم. به عبارت دیگر، روزهایی که به برنامه پاکسازی پایبندتر بودم و شبهایی که گوشیام را زودتر خاموش میکردم، راحتتر خوابم میبرد و کیفیت خوابم هم بهتر شده بود. علاوه بر اینها، علیرغم احساس سرگردانی روزهای اول دوره پاکسازی با گذشت زمان از حالت استرس، دلزدگی، روزمرگی، احساس تحت فرمان و سلطه بودن بیرون آمدم.
شما هم درباره روشهای خاص خودتان بنویسید و تجربیاتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
* پینوشت ۱: این مضمون حرفهای یکی از شرکتکنندگان در چالش پاکسازی دیجیتالی بود که کال نیوپورت به راه انداخته بود.
* پینوشت ۲: میگویم سایبری و نمیگویم مجازی چون مجاز تقابل با واقعیت را در ذهنمان تداعی میکند؛ حال آنکه معتقدم این فضا از واقعیت هم واقعیتر و ملموستر و چه بسا در مواردی پربارتر است. گاهی حتی تأثیرگذارترین ایدهها و آدمهای زندگیمان را در همین فضای سایبری پیدا میکنیم.
ثبت ديدگاه